خنده بازار
بخند تا دنیا بهت بخنده...... :D
درباره وبلاگ


می گویند : شاد بنویس ... نوشته هایت درد دارند! و من یاد ِ مردی می افتم ، که با کمانچه اش ، گوشه ی خیابان شاد میزد... اما با چشمهای ِ خیس ... !!
نويسندگان

   با پسر عموم داشتیم تو خیابون قدم می زدیم که یه خارجی رو دیدیم...
اومد که ازمون سوال بپرسه ، گفت : ?Can you speak English
پسر عموم فوری گفت : yes, I go to school by bus
من :)))))) خارجیه :|:|

  وقتی با دوستات دعوا می‌کنی تازه می‌فهمی اونا چقدر از اسرارت باخبرند...!

 


 عجب معادله پیچیده ای:

سوسک از موش می ترسه
موش از گربه می ترسه
گربه از سگ می ترسه
سگ از مَرد می ترسه
مرد از زن می ترسه
زن از سوسک می ترسه

کار خدا رو می بینید!!

 

 

 آقا من هروقت به يه دختر فکر کردم تا بخوام حرکتي بزنم
بخت طرف باز ميشه و زود شوهر ميکنه
.
.
.
.
.
گفتم تا بدونين چه آپشن هايي دارم!
حالا خواستید عکساتونو بدید تا ......

 
 یکی از فانتزیام اینه دوس دخترم بمیره
بعد منم تیپ مشکی بزنم ،عینک دودی بزنم ،برم سر خاکش !
همه بگن :خدا بیامرز عجب چیزی تور کرده بود حیف :|

 

بعضیا هستن که دوس داری از روشون 14 بار با ماشین كمپرسي رد شی ،
به نیت 14 معصوم!!
شما هم از اين دوس داشتنيا تو دست و بالتون هست ديگه ؟!!!!
 

 

گشت امنیت اخلاقی بهمون گیر داده ،
میخواد ماشینو ببره پارکینگ.
دوستم با اعتماد به نفس و طلبکارانه رفته جلو ؛
به پلیسه میگه: مارو ول کن بریم، میدونی من کی ام؟
پليس : نه،
دوستم : میدونی من کی ام؟
پلیسه میگه: کی ای؟
رفیقمون میگه: من نوکر پدرتم! مارو ول کن بریم!
و جالب اینکه ولمون کرد :))
 

 


ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺷﻤﺎﺭﻣﻮ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﻣﯿﮕﻪ :ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺸﻢ، ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﺑﮕﯽ ؟
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺬﺍﺭ ﯾﻪ ﺷﻮﺧﯽ آﺑﺪﺍﺭ ﺑﮑﻨﻢ، ﺍﻭﻝ ﮐﺎﺭﯼ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ
ﮔﻔﺘﻢ:ﺳﯿﺪ ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭﯼ ﻫﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ،
امري باشه در خدمتگزاري حاضرم همشيره گرامي .
ﺍﻻﻥ 3 ﻫﻔﺘﺲ ﮔﻮﺷﯿﺶ ﺧﺎﻣﻮﺷﻪ!!!

 

 از بردن تازه عروس و داماد به مسافرتهای خانوادگی پرهیز کنید.
حالتونو بهم میزنن کصافطا...اَه اَه...
شرم و حیا هم ندارن که :-|